بعد از «ازدواج» میتوان شب را با دوستان دوران «مجردی» صبح کرد؟
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۸۹۶۷۴
یک روانشناس، با تاکید بر اینکه افراد پس از ازدواج میتوانند در چارچوب زندگی مشترک با دوستان دوران مجردی خود ارتباط داشته باشند، در عین حال گفت: اینکه زوجین یک یا چند شب در هفته یا ماه را با دوستان خود سپری کرده و حتی برای خواب منزل نیایند؛ بستگی به توافق آنها با همسر دارد.
دکتر محمد ابراهیم تکلو در گفتوگو با ایران اکونومیست، در پاسخ به این سوال که آیا زوجین میتوانند پس از ازدواج یک یا چند شب در هفته یا ماه را با دوستان دوران مجردی خود سپری کرده و حتی برای خوابیدن منزل نیایند؟، اظهار کرد: این موضوع بستگی به توافق افراد با همسر دارد و نمیتوان نسخه واحدی برای تمام زوجین پیچید چراکه یک امر واحد در مورد همه افراد صدق نمیکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روانشناس با بیان اینکه بسیار مهم است افراد هم پیش از ازدواج و هم پس از ازدواج در خلال زندگی مشترک درباره مسائلی نظیر مورد یاد شده با همسر خود به تفاهم برسند و یک جانبه تصمیم نگیرند، تصریح کرد: برای مثال بعضا ممکن است برای افراد یک سفر تحصیلی یا دانشجویی و کاری پیش آید که تنها یک بار در سال امکان دارد رخ دهد و ممکن است افراد برای یک یا چند شب منزل و در کنار همسر نباشند. حتی چنین مواردی که علت نیامدن افراد به منزل تفریحی هم نیست، باید با اطلاع همسر انجام شود.
تکلو ادامه داد: در چنین مواردی افراد باید کامل و واضح همسر خود را در جریان برنامه کاری یا تحصیلی و... قرار دهند. شاید برای برخی همسران این موضوع قابل قبول نباشد و یا باشد. در چنین مواردی با شفاف سازی و بیان تمام ابعاد و جزئیات سفر میتوان با همسر به توافق رسید. گاهی در برخی شرایط حتی لازم است پیش از سفر درباره همسفران و اینکه با چه افرادی به سفر میرویم و چند روز میمانیم و همسفران ما چه شرایطی دارند برای همسر شفاف سازی کنیم چراکه او حق دارد این مسائل را بداند. در موارد دیگر هم که افراد برای تفریح قصد دارند یک یا چند شب را با دوستان خود سپری کنند باید با شفاف سازی و با توافق همسر این کار را انجام دهند.
به گفته وی، اینکه افراد بدون جلب توافق همسر و با خودرایی یک یا چند شب را منزل نیایند و درباره این رفتار خود به همسر شفاف سازی انجام ندهند، مغایر با زندگی زناشویی است چراکه بعد ازدواج اغلب کارها باید به صورت مشترک باشد.
این روانشناس با تاکید بر اینکه اگر شب منزل نیامدن افراد بدون توافق با همسر رخ دهد، زندگی را با تنش مواجه میکند، یادآور شد: رابطه زناشویی و تشکیل زندگی مشترک به این معنا نیست که پس از ازدواج محدود به زندگی متاهلی شویم بلکه باید ارتباطات خود را حفظ کنیم اما حد و اندازه این ارتباطات با دوران مجردی فرق میکند.
تکلو در پایان سخنان خود خاطر نشان کرد: ما پس از ازدواج تنها نیستیم و مسئولیت زندگیمان فقط با خودمان نیست. از این رو با محدودیت هایی مواجه میشویم که باید در زندگی زناشویی آن محدودیتها را لحاظ کنیم. با این وجود این امر به این معنی نیست که پس از ازدواج کاملا از تمام ارتباطات قبل از ازدواج خود بریده شویم. زندگی باکیفیت زندگی است که تعادل نسبی در آن برقرار باشد و پس از ازدواج در حالی افراد ارتباطات پیشین خود را حفظ میکنند که حواسشان هست که به رابطه زناشویی آنها خللی وارد نشود.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: روانشناسی ، ازدواج ، روابط خانوادگی
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: روانشناسی ازدواج روابط خانوادگی پس از ازدواج یک یا چند شب شفاف سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۸۹۶۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طلاق بهخاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
زن جوان وقتی یک روسری قرمز رنگ و عروسک دخترانه در خودروی همسرش پیدا کرد برای طلاق به دادگاه خانواده رفت.
به گزارش مشرق، مقابل یکی از شعبههای دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بیقراری قدم میزد چند دقیقهای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگیام را به تو میگفتم هرچند گذشتهها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.
در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پروندهای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بیمقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی میخواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرفها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید اینطور من متوجه نمیشوم ماجرای زندگی شما چیست آهستهتر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین میگفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاریام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی میکند و اینجا تنها زندگی میکند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانهای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه میشدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق میخواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرفهای همسرت را تأیید میکنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا اینطوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی میکند من در هفته یک روز او را میبینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که اینطوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. میخواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و میخواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران میکنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمیتوانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرفهای این زوج جوان را شنید، گفت میدانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاسهای مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی
دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل میکند. در این پرونده میبینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه میداد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق میکرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمیشد اما با سادهانگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.
با این حال زوجهای جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پلهای پشت سر را خراب میکند.
منبع: روزنامه ایران